فرمانده بی قرار
عبدالعلی دلداده و عاشق امام خمینی بود.او در ظاهر برای حکومت پهلوی خائن خدمت سربازی را انجام می داد اما در عمل سربازی فداکاربرای نهضت امام خمینی بود. شعار نویسی روی دیوارها، شرکت در مبارزات خیابانی وتظاهرات؛ حضور در مساجد و روشنگری مردم از ظلم وجنایت حکومت شاه خائن از جمله کارهای ماندگار این برادر ملی در دوران مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز هرجا نیاز به جانبازی و ایثار جان ومال بود ,او اولین نفری بود که حاضر می شد .از نخستین روزهای تجاوز رژیم بعث عراق به حریم مقدس جمهوری اسلامی ایران عازم دیار حادثه ها شد تا با قامتی مردانه و دست خالی در مقابل دشمنان تا بن دندان مسلح ایستادگی نماید.
یورش دلاورانه اش به دشمنان در باز پس گیری سوسنگرد وبستان و جان نثاری هایش در شبیخون های بی امان به دشمن .حضور فعال و تعیین کننده اش در عملیات کلیدی فتح المبین گرفته تا سلحشوریهای عاشقانه اش در عملیات بیت المقدس، رمضان، والفجر مقدماتی و خیبر ؛همه وهمه برگی هایی است از کتاب قطور عشق و حماسه وتداعی گر رزم افسانه ای بزرگ مردان الهی و تاریخ ساز.گرچه در عملیات فتح المبین برادرش علی تا آسمان سبز شهادت پرواز کرد و در عملیات رمضان دیگر برادرش محمود اسیر دشمن شد، ولی شهادت و اسارت برادران خللی در اراده آهنین او به وجود نیاورد.
برادر عبدالعلی بهروزی از یاران سرلشکرشهید مجید بقایی بود که لیاقتها و توانایی های حیرت آورش در عرصه دفاع مقدس او را تا قائم مقامی فرمانده تیپ15 آبی-خاکی امام حسن مجتبی(ع) که تیپ سر افراز و سینه چاکان عاشورایی بود، با لا برد. با شروع جنگ به عنوان نیروی بسیجی به جبهه رفته و در جبهه شوش مشغول نبرد با دشمن گردیدند و به دلیل استعداد و نبوغ خود به عنوان فرمانده یکی از خطوط نبرد منصوب شدند. در عملیات فتح المبین،بیت المقدس،رمضان ،والفجر مقدماتی به عنوان فرمانده محور انجام وظیفه نمودند. قبل از عملیات خیبر به عنوان جانشین فرمانده تیپ 15 آبی- خاکی امام حسن مجتبی (ع) منصوب شدند. تواضع و فروتنی از خصایص بارز وی به شمار می رود به طوریکه پس از عملیات خیبر با پای برهنه در حال پرکردن کیسه و گونی از خاک جهت ساخت سنگر بودند که برادران ارتشی سراغ فرماندهی نیروهای مستقر در منطقه را گرفت ، هنگامی که برادران برادر بهروزی را به او نشان دادند با تعجب گفتند فرمانده تیپ ایشان هستند؟ آنها اصلاً باور نمی کردند که فرمانده تیپ بیاید و با پر کردن گونی از خاک آن را به دوش گرفته و پای برهنه همپای رزمندگان کار کنند. وی از اول جنگ زندگی خود را رها کرده و در خدمت جنگ بود و مرخصی های او حتی بعد از مجروحیت از یک هفته بیشتر نمی شد و از هر عملیات یک نشانه داشت. در عملیات خیبر محلی بود که لنج می بایست پهلو می گرفت تا نیروها را منتقل کنند ولی لنج نمی توانست پهلو بگیرد ، ایشان داخل آب شده و با گذاشتن دستها روی زانو و خم کردن کمر از رزمندگان تقاضای عبور از روی کمر خود را می کند که با امتناع آنها روبرو می شود لذا از ناحیه فرمانده تیپ به آنها دستور اطاعت از دستور را می دهد و یک گروهان از روی ایشان عبور و وارد لنج می شود؛عدم استراحت و بی خوابی وی به مدت 72 ساعت در جریان عملیات خیبر و بخصوص با شهادت بهروز غلامی از جمله موارد سخت کوشی های این سردار شهید به شمار می رود.
او مبتکر پاسگاه های روی آب در منطقه جزیره مجنون بود. فرماندهی بود که مهمترین اوصافش صفای دل، بی قراری و خستگی ناپذیری بود و با واژه های خواب و آسایش و سکون سازگاری نداشت. او بعد از چند بار تحمّل مصدومیت و جراحت سر انجام پس از اتمام عملیات خیبر در تاریخ 3/1/1363که کلیه فرماندهان را جهت توجیه منطقه عملیاتی به جزایر مجنون برده بود پس از انجام غسل مستحبی جمعه در آبهای جزایر مجنون در چادر فرماندهی مشغول صرف نهار می شوند که با بمباران هوایی منطقه چند راکت و موشک نیز به محل تجمع وی و سایر فرماندهان تیپ 15 آبی-خاکی امام حسن مجتبی(ع) اصابت و بر آثر آن تعدادی از آنها به شهادت رسیده و تعدادی دیگر از جمله برادر بهروزی به شدت مجروح و به شیراز اعزام شدند اما پس از گذشت پانزده روز با تنی پر از ترکش در 15/ 1/ 63 13جاودانه شد و تا عرش پرواز کرد، پیکر مجروح و زجر کشیده اش در میان اشک و اندوه هزاران نفر از یاران و همسنگران و وفاداران به راهش در بهبهان و زیدون تشییع و در جوار امام زاده ابوذر زیدون به خاک سپرده شد.اودر وصیت نامه اش نوشته:
من اين راه را آگاهانه انتخاب كرده ام و جزء به سرانجام اين راه را به چيز ديگري نمي نگرم،ما به جنگ،براي جنگ نيامده ايم بلكه براي ياري دين خدا و براي لبيك به سالار شهيدان.هر كس مرا دوست دارد به بسيج بچسبد،امام را ياري كند و در راه اين انقلاب بدون هيچ چشم داشتي شبانه روز كار كند،در مقابل كمبودها تحمل كند.سعي كنيد با كشاورزي و كار كردن كمبودها را جبران كنيد،امروز جمهوري اسلامي ايران از همه طرف مورد حمله قرار گرفته است،پشت به پشت همديگر بدهيد و مقابله كنيد.برادران شما از قبل براي خدمت به اسلام تعيين شده ايد،پس هشدار كه زمينه حكومت مهدي(عج) بر عهده شماست...پروردگارا هر روز عزیزان را به نزد خود می بری ,کاروانی که به راه افتاده ایم، من از پای فتاده ای هستم که هنوز به سر منزل مقصود نرسیده ام...