کمپوت گیلاس
تدارکات در دفاع مقدس برای خودش دنیایی داشت و تهیه و توزیع مواد غذایی که بخش زیادی از آن توسط کمک های مردمی به جبهه ها ارسال می شد از جمله وظایف سخت و حساس برادران تدارکات در دفاع مقدس بود زیرا از یک طرف میزان مواد غذایی زیاد نبود و باید به طور مساوی و به عدالت بین برادران رزمنده تقسیم می شد و از سوی دیگر برخی برادران رزمنده که از جمله شلوغ های جبهه بودند در فرصت های مناسب به انبارهای تدارکات پاتک زده و اقلام منحصر به فردی را شبانه و یا در اوقاتی که مسئولان تدارکات غفلت می کردند در جاهای مختلف مصرف می کردند و برخی از این خاطرات حتی تا پایان ماموریت ها و برخی دیگر تا پایان دفاع مقدس به صورت رمز و راز باقی ماند و عاملان انها به هنگام اعزام به خط مقدم جبهه برای انجام عملیات و یا ماموریت های پدافندی به صورت سربسته و کلی از مسئول تدارکات حلالیت و عذر خواهی می کردند و وجود چنین برادرانی در یگان های عملیاتی خنده و شوق را بر لبان رزمندگان در لحظات سخت و حساس دفاع مقدس جاری می ساخت. در گرمای طاقت فرسای جبهه های جنوب، ساندیس،شربت وکمپوت میوه جات، طرفداران بسیاری داشت و به هنگام ظهر در گرمای طاقت فرسای پاسگاه های هور الهویزه ، بیابان های شلمچه،فکه،فاو،مهران و بسیاری از خطوط عملیاتی که عرق از سرو روی رزمندگان جاری بود این نوشیدنی های خنک و به قول بچه ها تگری بود که می توانست اندکی عطش را کاهش دهد و کمپوت ها در این بین جایگاه ویژه ای داشتند و خصوصا کمپوت گیلاس.

به دلیل بالا بودن درخواست برای کمپوت گیلاس و کم بودن آن در محموله های ارسالی و کمک های مردمی به جنگ ، معمولا در هنگام توزیع، به نفرات آخر تنها کمپوت سیب،زردآلو و یا گلابی می رسید. در چنین مواقعی و در فضایی دوستانه، کش رفتن کمپوت گیلاس از بچه های دیگر یا مبادله ی یک کمپوت گیلاس در ازای چند کمپوت سیب یا گلابی، بالا می گرفت و خلاصه رزمندگان، بازار بورس کمپوت تشکیل می دادند و صفا می کردند.گاهی نیروهای یک دسته یا یک گروهان، کمپوت های سیب و گلابی خود را روی هم می گذاشتند و با تعداد کمتری کمپوت گیلاس از همرزمان دیگر معاوضه می کردند و کمپوت های گیلاس را در ظرف های کوچکتر تقسیم کرده و بین هم توزیع می کردند.مسئولان تدارکات برای حل این معضل تدبیری اندیشیدند و آن جدا ساختن پوست کلیه کمپوت ها از بدنه آنها بود تا دیگر در هنگام توزیع آنها شاهد اختلاف نظر در توزیع کمپوت نباشند اما برخی برادران رزمنده چنان در شناسایی قوطی های کمپوت مهارت یافته بودند که از طریق نشانه های حک شده که به صورت سریال و شماره روی آنها بود می توانستند کمپوت های گیلاس را از سایر کمپوت ها تشخیص دهند و باز بازار این برادران برای تشخیص و ارزش گذاری خصوصاًهنگام توزیع اقلام غذایی گرم بود.

اما در میانه نبرد و هجوم به دشمن در شب های عملیات بسته ها و کیسه های حاوی مواد غذایی و تدارکاتی که مملو از کنسرو تن ماهی،کمپوتهای مختلف و خصوصاً گیلاس و انواع مغزهای خوراکی که در طول مسیر گذاشته بودند رزمندگان اسلام با بی اعتنایی از مقابل آنها عبور می کردند گویی که اصلاً آنها را نمی دیدند و فقط در اوج تشنگی با سرنیزه قوطی های کمپوت را سوراخ و آب آنها را جهت رفع تشنگی می نوشیدند چرا که آنها در پیش رو لقای رب را می دیدند که جهان مادی در مقابل آن ارزشی نداشت.
یاد آن روزهای خوب و نورانی بخیر و به یاد همه بچه های سخت کوش تدارکات تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی ع خصوصاً برادران رزمنده حاج احمد باعثی، منادی،زنده یاد مشغول الذکر و همه آنهایی که آب ونان دفاع مقدس را به سختی مدیریت می کردند.