عملیات بدر
بعد از چند ماه که از پدافندهای عملیات خیبر می گذشت گردانهای تیپ 15 آبی-خاکی امام حسن مجتبی ع را جهت سازماندهی و آموزش آماده کردند و گردانها نیز نیروهای خود را که از بسیج شهرستانها تامین می کردند فراخوانی نموده که بعد از مدتی نیروها سازماندهی شدند؛ در این زمان در ساختار تیپ تغییراتی بوجود آمد و گردانهای تیپ تبدیل به گروهان های مستقل شدند و بلافاصله گروهان ها را برای آموزشهای تخصصی به پلاژ اندیمشک برده و در آن جا برنامه های آموزشی را شروع کرده که شامل آموزش نقشه خوانی،قطب نما،تاکتیک رزم شبانه، ش.م.ر ، بهداری،سلاح شناسی ،تخریب و آموزشهای منسجم تر آبی-خاکی و ....بود و علاوه بر دو صبحگاهی منظم و طولانی و نرمش های بعد از آن در اول صبح ، بعضی از روزها پیاده روی طولانی با ماسک ضد شیمیایی جهت آمادگی با تک شیمیایی صورت می گرفت و بعضی شبها نیز توسط آموزش تیپ به نیروهای در حال استراحت تک زده و با بیدار کردن نیروها جهت آمادگی بیشتر شبانه به راه پیمایی نظامی به همراه انفجارات متعدد و تمرین حرکات مختلف رزمی می بردند. از آنجایی که تیپ 15 آبی- خاکی امام حسن مجتبی (ع) جزء اولین تیپ آبی-خاکی سپاه پاسداران بود و قرار بود در عملیات آتی به عنوان نیروهای خط شکن و پیشرو استفاده شود لذا آموزش هلی برن در دستور کار تیپ قرار گرفت. از آنجایی که در آموزش هلی برن بنا بر پیاده نمودن نیروهای تیپ در پشت سر دشمن در خط مقدم می باشد تا با پیاده شدن در آنجا عقبه را پاکسازی و بسمت نیروهای خودی پیشروی نمایند و به عبارتی دشمن را از روبرو و عقبه هدف قرار دهند لذا جهت آمادگی نیرو در این مرحله آنها را به منطقه ای در کوههای شوشتر برده و با زدن اردوگاه طی یک هفته زندگی در شرایط سخت را برای نیروها اجرا نمودند با اتمام آموزشها نیروها با آمادگی کامل جهت آغاز عملیات لحظه شماری می کردند.
در همین زمان جهت نمایش اقتدار نیروهای رزمی تیپ برنامه رژه آنها در مراسم 22 بهمن شهر اهواز پیش بینی شده بود لذا آموزش و تمرین رژه نیز در دستور کار آموزش تیپ قرار گرفت که با نمایش رژه منظم گردانها و واحدهای تیپ با لباسها و تجهیزات ویژه و بخصوص جنگ نوین ، ضمن نمایش نظم و هماهنگی و اقتدار خویش در نگاه مسئولان کشوری و لشکری ،آمادگی خود را برای اجرای ماموریت آتی به وضوح نشان دادند.
در حول و حوش ماههای بهمن و اسفند 63 جنب و جوش آموزش و استمرار تمرینات آبی-خاکی جهت آمادگی عملیاتی بیشتر شد و در همین راستا و جهت انجام ابلاغ قرارگاه و نوع ماموریت ویژه آن فرماندهی تیپ در صدد برآمد که گروهانی ویژه از نیروهای داوطلب و زبده که از نیروهای قدیمی و با تجربه تیپ بودند تشکیل دهد که جهت تحقق این امر در انتخاب افراد دقت زیادی به خرج داشتند و شخصاً بر تشکیل و سازماندهی و اموزش گروهان که ذوالفقار نام گرفت نظارت کامل داشتند.
دلایل انتخاب مجدد هورالعظیم جهت عملیات بدر:
از آنجایی که نیروهای دشمن در مقابل عملیات آبی-خاکی آسیب پذیر بوده و تجربه کافی و توانایی لازم را نداشتند و در عملیات خیبر آسیب پذیری آنها به اثبات رسیده بود، هورالعظیم مجدداً به عنوان منطقه عملیاتی بدر انتخاب شد. این منطقه که به شهر بصره به عنوان دومین شهر عراق نزدیک بود، بدلیل اتکای شدید دشمن بر قدرت زرهی ،بواسطه کمی خشکی و وسعت و حجم عظیم آب و نی زار قدرت و توان آن برای مانور زرهی را کاهش می داد ضمن اینکه عقبه و پشتیبانی دشمن بدلیل محدود بودن به جاده و سیل بند بندهای درون آب هور ضعیف بود؛ از سوی دیگر نیروهای خودی و بخصوص تیپ 15 آبی- خاکی امام حسن مجتبی (ع) آموزشهای ویژه آبی-خاکی را طی کرده و نیروهای زبده اطلاعات و عملیات و نیروهای مجاهد عراقی منطقه عملیاتی را به خوبی شناسایی کرده و تجربه گرانسنگ عملیات خیبر و آگاهی به نقاط ضعف و قوت آن نیز آنها را در این راه پشتیبانی می کرد.
شبی که آماده باش اعلام شد و قرار بود که گروهانها به ترتیب اولویت عملیاتی به منطقه شط علی جهت عملیات اعزام شوند،رزمندگان تیپ قرار بود در حسینیه سایت خیبر تجمع و به سخنان فرمانده محبوب تیپ راجع به عملیات و توجیه آن گوش کنند. بعد از نماز مغرب و عشا گروهانها سعی کردند در این فاصله آخرین مرحله نیروهایشان را از نظر تجهیزات و آمادگی عملیاتی چک کنند. با اتمام مرحله آمادگی رزمندگان ، گروهانها و نیروهای رزمی به صورت دسته های سینه زنی سنتی در ماه محرم پشت سر هم و به ترتیب و منظم وارد حسینیه سایت خیبر شدند و به عزاداری و سینه زنی مشغول شدند. پس از آن فرمانده تیپ برادر حسین کلاکج وضعیت عملیات را برای نیروها تشریح کردند و طی صحبت خویش با ذکر اینکه ممکن است برخی از برادران طی عملیات شهید شوند خواست کینه هارا از دل خارج نموده و قلب ها را خالص نمایند، وی از رزمندگان خواست تا با توکل به خدا و قدرت هر چه تمام تر جنگیده و به دشمن مهلت ندهند. در هنگام خط شکنی و تصرف خط دشمن و خطرات ناشی از آن از گرفتن اسیر خودداری نمایند و ضمن اطاعت محض از فرماندهی و یاری همدیگر ، برای امام امت دعا کنند . در حین سخنرانی فرمانده تیپ حسینیه پادگان شهید غلامی حال وهوای دیگری داشت و سرشار از معنویت و روحانیت بالایی بود. فضای حسینیه را یاحسین (ع) و یازهرا(س) فرا گرفته بود و با ذکر مصیبت و اشعار حماسی مداح اهل بیت برادر کویتی پور به اوج خویش رسید؛ در آن شب تاریخی که به شب وداع معروف شد همه همدیگر را در آغوش گرفته وضمن حلالیت طلبیدن به همدیگر التماس دعا وطلب شفاعت می کردند.
در تاریخ 17/12/1363 کلیه گروهان ها ، واحدها و رده ها با ستون کشی شبانه به طرف هویزه و شط علی آغاز شد. قرارگاه تیپ که تحت پشتیبانی قرارگاه خاتم ونجف در منطقه ای بین شط علی و جزایر مجنون قرارگاه داشت. گروهانهای تیپ متشکل از گروهان ذوالفقار ،امام حسین (ع) ، سیدالشهدا(ع) ،محرم و عاشورا بود . از لحاظ بدنی و روحی آمادگی جهت عملیات را داشتند ؛ صحنه طاق نصرت در میدان صبحگاه سایت خیبر که برادران رزمنده از زیر قرآن که بر دستان برادر حاج نعمت الله سعیدی با شال سبز بر گردن رد می شدند هنوز در خاطره نیروهای عملیاتی تیپ 15 آبی- خاکی امام حسن مجتبی (ع) باقی مانده است. در روز 18/12/63 بعد از گرفتن چهره جنگ ، گروهانهای خط شکن و پشتیبانی وارد هورالعظیم شدند و در پاسگاهها و تهال هایی که قبلاً توسط برادران رزمنده آماده و مشخص شده بود مستقر شدند و با تحویل گرفتن تجهیزات و مهمات کامل و با رعایت مسائل حفاظتی و امنیتی به آمادگی صددرصد رسیدند و جهت کوتاه شدن مسیر مقداری از راه با قایق موتور روشن به جلو آمدند و با فرا رسیدن شب حرکت پارو زنی خود را با قایقهای تراده (سه نفره) و چینکو (8نفره) را شروع کردند تا به پنج کیلومتری خط دشمن رسیدند . صبح روز بعد 19/12/63 نیروهای خط شکن از ساعت 4:30 تا عصر ساعت 17 خود را درمیان نی زارها استتار کردند و هیچگونه حرکت اضافی از خود نشان ندادند، دلیل اختفا و استتار در نی زارها بعلت جلوگیری از لو رفتن عملیات در پروازهای شناسایی هواپیماهای قارقارک(PC7) بود. حدود ساعت 6 عصر گروهانها دوباره با پاروزنی حرکت خود را آغاز نمودند و با عبور از کمین های دشمن آنها آماده هجوم به خط دشمن شدند.
خستگی ناشی از ساعتهای متمادی پاروزدن در آبراههای هورالعظیم ، تاریکی شب و انعکاس صدا همه و همه سبب شده بود که سر وصدای عجیبی از طریق ستون نیروهای عملیاتی ایجاد شود و هیچگونه راه حلی از سوی فرماندهی و نیروهای اطلاعات و عملیات در این زمینه امکان پذیر نبود. در این جا که هیچ کاری از دست کسی برنمی آمد و هر آن امکان داشت زحمات رزمندگان و بخصوص بچه های اطلاعات و عملیات لو رفته که آگاهی دشمن تلفات زیادی را برای نیروهای خودی در پی داشت؛ این بار نیز امدادهای غیبی به فریاد رزمندگان اسلام رسید چرا که خود وعده نصرت و یاری رزمندگان را داده است ، سروصدای بسیار زیاد قورباغه ها و پرنده های هورالعظیم و وزش شدید باد که منجر به رقص نی زارهای هورالعظیم شد و تمام صداهای ناشی از پاروزدن و حرکات رزمندگان را محو کرده و زمینه را برای شکستن خط مقدم دشمن فراهم نمود.
عملیات راس ساعت 23 شب 19/12/63 با رمز یا فاطمه الزهرا(س) آغاز گردید . غواصان گروهان ذوالفقار از معابری که تحت امر یگان تخریب به فرماندهی برادر محمد رضا فطرس باز کرده بودند گذشتند و به دشمن حمله ور شدند و بسرعت با شکستن خط دشمن سیل بند و سه پل واقع در منطقه را متصرف شدند. نیروهای پشتیبانی سریعاً خودشان را به سیل بند فتح شده رساندند و به سمت دو سوی سیل بند که از سمت راست به روستای البیضه و از سمت چپ به روستای الصخره که محور عملیاتی تیپ الغدیر و لشکر 14 امام حسین (ع) بود حرکت کرده و شروع به پاکسازی آن منطقه نمودند . نیروهای که به سمت چپ حرکت کرده بودند موفق شدند خودشان را به نیروهای الغدیر رسانده و با آنها الحاق پیدا کنند ؛ولی نیروهایی که به سمت راست یعنی روستای البیضه حرکت کرده بودند وقتی به نزدیک روستا رسیدند با مقاومت بسیار شدید نیروهای دشمن که در آن روستا بودند مواجه شدند ونهایتاً با دادن شهدای زیاد به نزدیکی البیضه رسیدند،
در هنگام شکستن خط دشمن ،کمین ها به عنوان شاخکهای حساس عملیاتی از اهمیت بسزایی برخوردار بودند که باید قبل از هر اقدام و شکستن خط اصلی و مقدم دشمن از میان برداشته می شدند.این کمین ها وظیفه دیده بانی و حفاظت از خط مقدم جبهه دشمن را بر عهده داشتند و چون عامل اطلاع رسانی و همچنین مانع عمده و تاخیری بر سر خط شکنی و از آن مهمتر الحاق نیروهای رزمنده محسوب می شد لذا عده ای از زبده ترین نیروهای تیپ که از جمله آنها می توان به فرمانده تیپ حسین کلاه کج،حشمت حسن زاده ، حسن درویش ، کاظم شعیبی ، صفر احمدی و .... اشاره کرد مامور نابودی این کمین ها شدند.
نیروهای اعزامی از طریق آبراه تبوک کمین را دور زده و آن را در محاصره کامل گرفتند و یکی از برادران که به زبان عربی آشنایی کامل داشت بوسیله بلندگو دستی با افراد مستقر در کمین دشمن صحبت کرده و با ذکر این که شما در محاصره قرار گرفته اید و برای نجات جان خویش تسلیم شوید ، اما آنها در جواب به سمت نیروهای رزمنده شلیک کردند. برادران رزمنده نیز بوسیله آرپی جی و توپهای 106 مستقر در قایقهای عساکره پاسگاه را منهدم و افراد مستقر در آن را به هلاکت رسانده و سه نفر از آنها را نیز به اسارت گرفتند.
با توجه به مقاومت شدید نیروهای دشمن در منطقه البیضه و اهمیت این محور در ادامه عملیات ، گروهانهای سیدالشهدا(ع) ، محرم و امام حسین (ع) ماموریت یافتند که به هر صورت ممکن بایستی مقاومت نیروهای دشمن در البیضه درهم شکسته شده و روستا فتح گردد با پیشنهاد فرماندهی واحد تخریب محمدرضا فطرس به فرماندهی تیپ که درخواست همراهی به گروهان عمل کننده را داشت تا در صورت مقاومت سنگین دشمن نیروهای تخریبچی تحت حمایت خط آتش نیروهای خودی به جلو رفته و مواضع پدافندی دشمن را منفجر نمایند موافقت شد. شب از نیمه گذشته بود که نیروهای گروهانهای عمل کننده سیدالشهدا(ع) و محرم که ادامه ماموریت به آنها محول شده بود به سمت روستا یورش بردند . نیروهای دشمن که در آمادگی کامل بسر می بردند به شدت مقاومت می کردند و بدلیل تسلطی که بر روی جاده داشت موفق به در هم شکستن نیروهای ما شد و تعدادی از نیروهای گروهان سیدالشهدا(ع) از جمله برادر ابراهیم نیکپور به شهادت رسیدند و اجساد مطهر شهدا و پیکرهای مجروحین در منطقه عملیاتی بدلیل حجم شدید آتش و پیشروی دشمن جا ماند؛در این میان جانشین تیپ برادر حبیب الله شمایلی و کاظم شعیبی نیز در سیل بند میانی که توسط گروهان امام حسین (ع) پدافند می شد با انفجار خمپاره دشمن بشدت مجروح و به عقب منتقل شدند.
یگان تخریب به فرماندهی محمد رضا فطرس به هماهنگی برادر محمدرضا حسنی زاده فرمانده گروهان محرم با حمایت خط آتش خودی به جلو رفتند اما آتش دشمن چنان شدید بود که چند تن از تخریب چی ها و فرمانده شجاع آنان آنان نیز به شهادت رسیدند. و با پیشروی نیروهای عراقی ، نیروهای ما بدلیل نداشتن آتش پشتیبانی وموانع طبیعی یا مصنوعی جهت استقرار و مقابله شدیداً آسیب پذیر شده بودند و در این اثنی فرمانده گروهان محرم محمدرضا حسنی زاده و همچنین حاج نعمت الله سعیدی فرمانده طرح و عملیات و سیدعلی اکبر افضل فرمانده محور تیپ اشاره کرد که با راکتهای پرتاب شده هواپیماهای قارقارک(PC7) دشمن در آبراه هور به شهادت رسیدند.
با هجوم سنگین و آتش فراوان دشمن که به تصرف جاده خندق (الچرده) منجر شد و همچنین عدم موفقیت بعضی از محورهای یگانهای عمل کننده در منطقه که با پاتک های سنگین همراه بود دستور عقب نشینی به نیروهای عمل کننده تیپ 15 آبی- خاکی امام حسن مجتبی (ع) نیز ابلاغ شد و با اعزام سریع گردان دریایی نوح نبی(ع) نیروها به همراه شهدا و ومجروحین به عقب انتقال داده شدند و حتی تعدادی از نیروهای تیپ الغدیر یزد نیز توسط قایقهای موتوری تیپ به عقب منتقل شدند . در هنگامه عقب نشینی نیروها بشدت ناراحت بوده و برخی گریه و زاری می کردند که در این لحظه با پخش پیام امام خمینی(ره) که از طریق بیسیم ها و با بلندگو پخش شد مرحمی بر زخمهای رزمندگان شد.در این پیام به رزمندگان یادآوری شده بود که تمامی اعمال شما چه جنگیدن و یا شکست در راستای ادای تکلیف می باشد و ما مامور به تکلیفیم نه نتیجه،امروز روز استقامت و روز زنده شدن اسلام است.